روز اول دوستي با تو

ساخت وبلاگ

اینبار جدی جدی تصمیم خودم را گرفته ام که دوست تو باشم. هیچ وقت هیچ وقت و هیچ وقت تا به این اندازه دلم از دوستی با کسی سرشار نبوده. تو خودت خوب می دونی من هیچ وقت آدم دوست بازی نبوده‌ام هیچ وقت جلب دوستی و نزدیک شدن به کسی برایم اهمیت آنچنانی نداشته...... اما خدای نازنینم من توی اون صبح سرد زمستانی که یخ‌ها روی چمنها را پوشانده بودند فهمیدم چقدر دوستی با تو می تواند شیرین و دوست داشتنی باشد و این همان گم شده سالها زندگی من است.......

می خوام بنویسم صبر و تلاش و پشتکاری که منو لایق دوستی با تو کنه ندارم. می خوام بهانه تراشی کنم. بنویسم من ناتوانم کوچکم سست اراده ام با این همه چیزی که من رو از تو دور می کنه دوستی منو و تو یه خیال واهیه...  می خوام بگم همین امروز حتی بعد از اینکه فکر کردم چقدر دوست دارم رابطه ام با تو عالی باشه چند تا کار که تو از همش نهی کردی رو انجام دادم با چه رویی بیام پیشت اما...حیفه اگر بمیرم و این دوستی را تجربه نکنم. مگر نه اینکه تو خودت گفتی توبه را می پذیری و حتی بالاتر از اون بدی ها را به خوبی بدل می کنی. آخه چه کسی غیر از تو قادره این کارها را انجام بده.

خدایا دوستی منو بپذیر می دونم که همینطور ناقص و نصفه و نیمه منو می پذیری می دونم هر چند نیت من از این دوستی خالص خالص نباشه فقط و فقط به خاطر تو نباشه و خودخواهی خودم هم در اون دخیل باشه باز هم تو دست رد به سینه من نمی زنی. خدای عزیزم دوباره شروع می کنم تا چهل روز دوستی منو بپذیر...


بيست و چهارم...
ما را در سایت بيست و چهارم دنبال می کنید

برچسب : روز,اول,دوستي, نویسنده : 7zendegiaram8 بازدید : 67 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 5:47