بيست و چهارم

متن مرتبط با «روز» در سایت بيست و چهارم نوشته شده است

روز چهاردهم هميشه يادت باشه

  • یکشنبه 96/6/19 6:34 عصر| | نظر درسهایی که این روزها گرفتم با هزاران روز گذشته دیگه برابری می کنه. نتجه اش را اینجا می نویسم که برای همیشه همیشه یادم بمونه و دفعات بعد در شرایط مشابه حواسم باشه. 1- هر وقت هر کاری و هر عملی و هر فکری داشتی که باعث آشفتگی درونت می شه باعث می شه انرژیت هدر بشه باعث سر و صدا و درگیری لفظی میشه ب,چهاردهم,هميشه,يادت,باشه ...ادامه مطلب

  • روز چهارم حال خوبتو حفظ کن

  • خدایا شکرت به روز چهارم رسیدم. گاهی وقتها یه حرکت یه رفتار یه حرف باعث میشه پرتاب بشی به یه کدورت و ناراحتیهای قدیمی. بری آلبوم خاطرات بدت را ورق بزنی و هی عکسهای نفرت انگیز و ناراحت کننده را ببینی و بشمری. خودت را با دیگران مقایسه کنی ببنی چقدر خوشبخت تر از تو هستند اما تو با کیا دمخوری. اینجاست که باید یک تلنگر به خودت بزنی.... بگی حیف نیست حال خوبمو خراب کنم. حالا آخرش که چی. غوطه خوردن ت,چهارم,خوبتو ...ادامه مطلب

  • روز پنجم در موقع عصبانيت شکرگزاري کن

  • عصبانیت مثل یک حمله است. مخصوصا کسی که عادت کرده عصبانی باشه. یهو میاد به سراغش و ناگهان وادارش می کنه به کاری که معمولا پشیمانی میاره. آدم عصبانی معمولا یه سری حساسیت داره. شاید لیست حساسیتهاش زیاد باشه بیشتر از حد معمول و حتما آستانه تحملش هم پایینه همه این خصوصیات با هم باعث می شه بلافاصله بعد از اینکه ببینه کسی به مرز چیزهایی که براش حساسیت قائله نزدیک بشه با عصبانیت سعی کنه از اونها دفا,عصبانيت,شکرگزاري ...ادامه مطلب

  • روز ششم سر بزنگاه

  • هیچ کدوم از چله های قبلی صد در صد از خودم راضی نبودم. از یه جایی به بعد دیگه کنترل کارها از دستم در می رفت. دقیقا از کجا یادم نمیاد. اونقدر غرق می شدم که اصلا یادم نمی اومد چه قول و قرارهایی با خودم داشتم. همیشه یادم می رفت که توی راه امتحان وجود داره گاهی سخت گاهی آسون گاهی کوتاه گاهی طولانی و کشدار. امتحانها فرصتیه که خودتو محک بزنی ببینی چند مرده حلاجی. ببنی وقتی از ته ته دلت می خوای,بزنگاه ...ادامه مطلب

  • روز سوم عصبانتت را با جزئيات براي خودت بنويس

  • بارها و بارها درباره عصبانیت نوشته ام تا آنجا که فکر می کردم دیگر حرفی نمانده و فقط باید تمرین کرد و تمرین کرد. اما گاهی هنوز راه هایی به ذهنم می رسد که حتی این روزها با اینکه خیلی کمتر عصبانی و پرخاشگرم از آنها استفاده می کنم و برایم مفید است برای همین اینجا می نویسم تا شاید برای دیگران هم مفید باشد. یکی از کارهایی که باعث می شود عصبانیت خودمان را کنترل کنیم شناختن و حلاجی آن است. قبلا بارها دربا,عصبانتت,جزئيات,بنويس ...ادامه مطلب

  • روز ششم

  • خدایا کمک کن امروز از پنج روز گذشته بهتر و بهتر باشم. خدایا کمک کن صادق باشم در رفتارم در اعمالم و در گفتارم. خدایا کمک کن دل و ذهنم برای تو باشه و آنچه که می نویسم و به زبان میارم با آنچه که انجام می دهم یکی و در جهت رسیدن به تو باشه. خدایا قرب تو، دوستی با تو بهترین و بزرگترین خواسته منه اما می دونم که دوستی تو از دوستی آدمها می گذره از محبت به آدمهایی که دوستم دارند و به من محبت می کنن یا اونهایی که بی مهری و بی توجهی می کنن. نزدیکترین آدمها به من تا دورترین اونها. اگر با آدمها دوست نباشم حتی با نامهربون ترین اونها نمی تونم دوستی تو رو بخوام. خدایا در حق خیلی ها کوتاهی کردم. مخصوصا عزیترینه, ...ادامه مطلب

  • روز اول دوستي با تو

  • اینبار جدی جدی تصمیم خودم را گرفته ام که دوست تو باشم. هیچ وقت هیچ وقت و هیچ وقت تا به این اندازه دلم از دوستی با کسی سرشار نبوده. تو خودت خوب می دونی من هیچ وقت آدم دوست بازی نبوده‌ام هیچ وقت جلب دوستی و نزدیک شدن به کسی برایم اهمیت آنچنانی نداشته...... اما خدای نازنینم من توی اون صبح سرد زمستانی که یخ‌ها روی چمنها را پوشانده بودند فهمیدم چقدر دوستی با تو می تواند شیرین و دوست داشتنی باشد و این همان گم شده سالها زندگی من است....... می خوام بنویسم صبر و تلاش و پشتکاری که منو لایق دوستی با تو کنه ندارم. می خوام بهانه تراشی کنم. بنویسم من ناتوانم کوچکم سست اراده ام با این همه چیزی که من رو از تو,روز,اول,دوستي ...ادامه مطلب

  • روز سوم

  • روز سوم از نیمه گذشت خدایا کمکم کن امروز را هم به سلامت به پایان ببرم. صبح یادم رفت اهدافم را برای خودم تکرار کنم بنابراین صبح یک بار عصبانی شدم. امیدوارم تکرار نشه. خدایا برای امروز تصمیم گرفتم دلم و ذهنم را پاک نگه دارم نذارم فکر عصبانی ناراحت و بیهود واردش بشه و در قلبم هیچ کینه و ناراحتی راه ندهم. مهمتر از همه اینها می خوام کار مهمی را که شروع کردم امروز به پایان ببرم. خدایا منو به خاطر اشتباه امروز صبحم ببخش و کمکم کن تا دیگه امروز مرتکب هیچ اشتباهی نشم. ,روز,سوم ...ادامه مطلب

  • روزها گر رفت گو رو باک نيست تو بماني اي که چون تو پاک نيست

  • تنها چیزی که می تونه سختی ها را آسان کنه، رنجش های بزرگ را محو کنه و از همه مهمتر تحمل آدم را زیاد کنه، یاد توئه. خدایا تو به احوال من آگاهی نمی دونم چه کار باید بکنم چه روشی را باید پیش بگیرم؟ حتی نمی دونم این سکوت از بزرگواریه از سر گذشته یا از سر ضعف و ناتوانیه. از سر اینکه رمقی برای هدر دادن انر, ...ادامه مطلب

  • روز از نو

  • خدایا من کی شروع کردم که این همه ازت طلبکار باشم؟ کم از موقعیتهای سخت و تلخ نجاتم دادی؟ کم به من راحتی بخشیدی؟ روزهای سخت هم زیاد داشتم اما کجا رفت اون ایمانی که قدمهای منو محکم می کرد و توی گوشم نجوا می کرد هیچ کار خدا بی حکمت نیست حتما بعد از هر سختی یک راحتی هست؟ کجا رفت اون ایمانی که می گفت با خ, ...ادامه مطلب

  • روز اول دوستي با خدا

  • روز از نو روزی از نو من اونقدر ادامه میدم اونقدر چهل روز چهل روز تمرین می‌کنم اونقدر زمین می خورم و بلند می شم تا بتونم به هدفی که دارم برسم. امروز روز تازه ایه دوباره شروع کردم. الان قادر به انجام کارهایی هستم که یک روز آرزوی محالی بودن. دارای خصوصیاتی شدم که همیشه از دیدنش در دیگران به حالشون غبطه, ...ادامه مطلب

  • روز بيست و دوم با لغزشهايم چه کنم؟

  • بعد از این همه مدت که از تمرین برای زندگی متعادل می گذره تازه پی به یکی از مهمترین اشتباهاتم بردم. خوب باید اینطوری تعریف کنم که قبلا وقتی قرار بود عادتی را عوض کنم یا عادت جدیدی را در خودم ایجاد می کردم اینطوری عمل می کردم: با خودم تصمیم می گرفتم مثلا این هفته سعی کنم هر هفته سه ساعت مطالعه کنم، یا, ...ادامه مطلب

  • روز نهم

  • بعد از هر چله گشایشی حاصل می شود. بعد از هر چله ....... خدایا دلم را به گشایشت خوش کرده ام. خدای مهربان بسیار بخشنده. از امروز باز هم چند تا باید و نباید جدید برای خودم تعریف کرده‌ام . با خودم پیمان می‌بندم همه تلاشم را بکنم که به تو نزدیک و نزدیک‌تر بشوم. دوست ندارم این چله تمام بشود و من افسوس بخ, ...ادامه مطلب

  • روز دهم

  • باید اینقدر بنویسم که ملکه ذهنم بشود. صبر مهمترین خصوصیت مومنین است. گاهی این صبر آرامش با طمانینه است گاهی سکوت گاهی تلاش در آرامش برای تغییر شرایط سخت. یه متن بلند نوشتم براش. همه دلخوریهام رو گفتم. متنش گزنده بود. دوست داشتم باشه. دوست داشتم از خواب خرگوشی بیدار بشه. اصلا دوست داشتم ناراحت بشه. ق, ...ادامه مطلب

  • روز دوم

  • ناراحت و ناراضی بودم. خیلی زیاد. از اینکه همه کارها را من باید انجام بدهم و اگر گاه و گداری و فقط گاهی کمکی کند توام با غر زدن است و شکایت کردن و درس دادن. که اگر چنین بکنی و چنان بکنی هیچ وقت خانه این همه به هم نمی ریزد. دوست داشتم فریاد بزنم از اول سال تا الان چند بار در نظافت خانه مشارکت داشته ای, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها