روز يک روز از نو روزي از نو

ساخت وبلاگ

سلام


سلام بر روز نخست. چله ديگري را آغاز مي کنم.


مي داني اين روزها تنها دلخوشيم اين است که هر چه تو پيش آوري خير است. چه بفهمم و عقل محدودم مجابم کند و چه سر درنياورم و نفهمم. همه چيز خير مطلق است. اين بزرگترين دستاورد من است. نمي دانم هاي زيادي دارم که که جوابي برايشان ندارم اما فقط اين را مي دانم که تو بزرگ  و پاک و منزهي. منزه از همه قضاوتهاي عجولانه، کوته نظرانه، حقيرانه و خرد و کوچک من. تو هستي هر چند فاصله من از تو هزاران سال نوري باشد. تو هستي بزرگ و مقتدر و توانا هرچند جهالتم باعث شود دست نيازم را به سوي ديگري دراز کنم. تو هستي و دوستم مي داري هرچند حقيرانه از ديگران طلب محبت کنم. تو هستي و روزي مي دهي و من چه کوچکم که براي روزيم هراسانم. تو هستي و برايم شادي و سلامتي و ثروت و برکت مي خواهي و من چه موجود نادانيم که حيران و نگران در پس هر کوچه دنبال اين همه مي گردم. تو هستي و مرا آزاد آفريدي........ به من اختيار دادي مرا مجبور و محکوم نيافريدي......خدايا چه رازهاي بزرگي که در آفرينشهاي تو مستتر است و من از آن بي خبرم. خداي مهربانم کمکم کن اينبار ديگر تا آخر مسير را درست بروم و با ايمان و يقين ادامه بدهم. خدايا کمکم کن در تاريکيها هميشه بودي و خواهي بود. هر چند که من سر به هوا و گيج باشم تو دست از ياريگريم برنخواهي داشت. حقيقتا مي خواهم اين بار محکم تر و استوار تر شروع کنم.


چهل روز ديگر را شروع مي کنم. از همين حالا.


اينبار با عزمي راسخ تر از پيش با اراده اي محکمتر. چون مرا فراخواندي من هم آمدم. خدايا کمکم کن از تو دور نشم.


نفسم بزرگ و سر کش و پرزور است. اما تو بزرگتري. تو مقتدر تري تو تواناتر و برزرگتري من کوچک و خرد و ناتوان و ضعيف و دور و بعيدم تو کمک کن نزديک باشم و محرم.


هفته اول را شروع مي کنم با تمرکز بر رفتار مهربان با دخترم. خدايا کمکم کن.


ساعت ده و بيست دقيقه روز چهارشنبه بيست و سه فروردين

بيست و چهارم...
ما را در سایت بيست و چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7zendegiaram8 بازدید : 83 تاريخ : چهارشنبه 13 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:33